خوش به حال زنم!

ساخت وبلاگ

"خوش به حال زنت" این جمله ای هست که از چندین سال قبل، خانم های فامیل به من میگن و پنجشنبه ی گذشته، عروس خالَم بهم گفت، چون سر سفره ی شام، از من چیزی خواست و در عرض چند ثانیه بهش دادم. من معمولا اگر ببینم توی مراسمی دست یک خانم سینی چایی هست و میخواد به مهمونها تعارف کنه، بلافاصله ازش می گیرم و خودم چایی رو تعارف می کنم. معمولا در سفره انداختن، توزیع عذا و جمع آوری بعدش کمک می کنم.

من هیچ موقع همسری نخواهم داشت و سنم هم از ازدواج گذشت. ولی شک ندارم که اگر همسری می داشتم، با محبت ترین مرد دنیا برای اون زن میشدم. شک نداشتم که همه ی زن و شوهرهای فامیل به حال زن من غبطه می خوردند، از بس که داوطلبانه به همسرم توجه و محبت می کردم.

من جمعه شب خیلی بغضم گرفته بود که مادر بزرگم رو از دست دادم. مادر بزرگم همیشه می گفت: "خوش به حال زن تو، دخترا باید از خداشونم باشه که زن تو بشن". همش آرزو داشت که ببینه من ازدواج کردم و التماس گونه ازم میخواست قبل از مرگش ازدواج کنم. واقعا خیلی حیف شد که از دنیا رفت، البته اگر هم زنده بود، بازم هم هیچ وقت عروسی من رو نمی دید.

.................

پی نوشت:

روز میلاد امام رضا هم جایی مهمون بودیم، یکی از دوستان پدرم همش توصیه به ازدواج می کرد. من هم گفتم: "مشکل از ما نیست، 50 درصد ما حله، اون طرف دختری باید باشه که ازدواج کنه." می گفت: "البته دخترها هم باید لیاقت داشته باشند که با پسر خوب ازدواج کنند." از پدرم می پرسید: "اگر من دختری رو پیدا کنم که مهریه ی زیاد بخواد، برای شما مشکلی نیست؟" پدرم میگفت: "خودشون(دختر و پسر) می دونن!" دوستِ پدرم خندش گرفت و گفت: "این بنده ی خدا که چیزی نداره، همین حرفا رو میزنی که دوست نداره ازدواج کنه." جالبه که همه ی پدرهای دنیا، به فکر بچه هاشون هستند، اما پدر من به فکر هیچی نیست و امسال 61 ساله شد، بدون حتی یک نوه، یک عروس! اما همین دوستِ پدرم، پسرش رو خارج فرستاده و هزینه هاش رو میده.

نوشته شده توسط پسر بدشانس در دوشنبه شانزدهم مرداد ۱۳۹۶ |
.: شرم الکی :. ...
ما را در سایت .: شرم الکی :. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4sharmealaki1 بازدید : 88 تاريخ : دوشنبه 16 مرداد 1396 ساعت: 10:18