.: شرم الکی :.

متن مرتبط با «بیرون رفتن از گروه در لاین» در سایت .: شرم الکی :. نوشته شده است

نیاز جنسی و غذای نذری

  • نیاز جنسی(یا ارتباط با جنس مخالف) مثل غذای نذری می مونه. هر کسی زودتر اقدام کنه و پر رو تر از بقیه باشه، بهش غذا میرسه و حتی میتونه چندتا دیگه هم بگیره. ولی اگه کسی خجالتی باشه و منتظر وایسه که الان یکی از تو صف برام غذا میگیره، غذا تموم میشه و گرسنه می مونه! یا اگه فکر کنه که رفتنِ توی صف نذری کار زشت و بی فرهنگیه و الان میرم توی خونه، خیلی متشخص ناهار, ...ادامه مطلب

  • اندازه آلت جنسی مورد علاقه زنان

  • اکثر پسرهای ایرانی اهل لاف زدن درباره ی اندازه ی آلتشون هستند و گاهی توی چت رومها از 20 سانتی بودنش حرف میزنن! اما امکان نداره که حتی آلت تناسلی غول برره هم انقدر بزرگ و دراز باشه چه برسه به یک آدم معمولی. اگر کسی تا این میزان آلتش بزرگ باشه، یعنی عمل جراحی کرده و شکل طبیعی آلتش رو تغییر داده. برای اثبات حرفم، قبلا یک مقاله ای در مورد میانگین سایز آلت تناسلی مردان خونده بودم که نوشته بود: « متوسط طول آلت تناسلی مردانه پیش از برانگیختگی ۹.۱۶ سانتی متر و متوسط محیط آن ۹.۳۱ سانتی متر است. در حالت برانگیختگی متوسط طول ۱۳.۱۲ و متوسط محیط آن 11.۶۶ سانتی متر است.» (اینجا) و در اینجا  هم میانگین سایز آلت تناسلی مردان ایرانی رو اینطوری نوشته: طول در حالت برانگیخته : نزدیک 12 سانت.اما عجیب اینجاست که اکثر مردها تصور می کنند که بزرگی آلت تناسلی ، در جذب جنس مخالف، موثر هست! این هم یک مطلب دیگه در نقضش:شکل و اندازه آلت تناسلی مردانه برای زنان چقدر مهم است؟تقریبا تمام تحقیقاتی که تاکنون انجام شده به این نتیجه رسیده‌اند که شکل یا اندازه آلت تناسلی یا تاثیری بر لذت زنان ندارد یا تاثیر آن اندک است. چیزهایی که رابطه جنسی را برای زنان لذت بخش می‌کنند بسیار فراتر از اندازه آلت است.کوان وایلی متخصص سلامت جنسی، پروفسور در دانشگاه شفیلد می‌گوید: "شاید برای بعضی مردان عجیب ب, ...ادامه مطلب

  • در آغوش گرفتن یک دختر

  • پریشب با برادرم رفته بودیم سینما. جلوی ما یک دختر و پسری نشسته بودند که معلوم بود با هم دوست هستند. دختر توی تاریکی بی حجاب نشسته بود و سرش رو، روی شونه ی پسر گذاشته بود.در تمام این سالها، هربار که رفتم سینما، به دختر و پسرها نگاه کردم و دلم میخواسته یکی از همین دخترای مو بلندِ زیبا، کنارم باشه. و فکر میکنم اگر فقط می تونستم یکی از این دخترها رو در آغوش بگیرم، چقدر زندگیم تغییر میکرد.دیشب هم دوباره با مادرم رفتم سینما، درحالیکه همه با معشوق و محبوبشون اومده بودند. هر سال دقیقا همین ایام که میریم سینما، دائما فکر میکنم که شاید سال بعد یک دختر به جای مادرم ، کنارم نشسته باشه. اما دریغ...یعنی در این دنیای به این بزرگی، در این شهر بزرگ تهران، حتی یک دختر ناز هم نبود؟..........پ.ن: خیلی دلم میخواد بدونم اصلا آیا طی این سالها، یک دختر خانم در بازه ی سنی 20 تا 25 سال هم توی وبلاگ من اومده؟ یک دختر خانم اهل تهران اینجا اومده؟ یک دختر خانمی که همه بهش میگن خوشگل، اینجا اومده؟ و هربار بیرون میرم و یک عالمه دختر خوشتیپ و زیبا می بینم، برام سوال میشه که چرا یک نفرشون اهل وبلاگ خوندن نیست و یک نفرشون از پسری که اهل رابطه ی متعدد با سایر دخترها نبوده و صادقانه از خودش و تنهاییش میگه، خوششون نمیاد؟ نوشته شده توسط پسر بدشانس در یکشنبه پانزدهم بهمن ۱۳۹۶ | Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • اگر در یک کلاس با دخترها بودم

  • ایام مدرسه رو یادم میاد که در یک کلاس، انواع بچه ها بودند. از کسایی که همیشه به عنوان شر و شیطون میشناحتیم که حتی جلوی معلم ها میرقصیدند و متلک مینداختند، تا کسایی که انقدر مظلوم بودند که همیشه زنگای تفریح، از بقیه ی بچه ها کتک می خوردند. یک عده هم مثل من، جزء بچه های آروم و مثبتی بودند که صرفا سرشون توی کتاب و درس بود و در عین حال، هم معلم ها ، هم بچه ها دوسشون داشتند.  وقتی به این فکر میکنم که اون پسرها که همجنس هاشون رو سر کلاس شکنجه می کردند و چه کارهای کثیفی رو توی توالت ها و بعد از زنگ پایان مدرسه می کردند، حتما تا حالا صدها بار با دخترهای مختلف رابطه ی جنسی داشتند، ولی منِ بچه مثبت هیچ گاه با هیچ دختری ارتباط نداشتم، به این نتیجه میرسم که اگر در یک کلاس عمومی میشد که در کنار دخترها نشست، صد در صد اکثر دخترها از من خوششون می اومد. مشکل اینه که در جامعه ی بسته ی ما، این نوع کلاس مختلط اصلا وجود نداره که دختر و پسر، نه به عنوان دو جنس تحریک کننده ، بلکه به عنوان دوتا انسان کنار هم بشینن و دوستی و ارتباط معمولی داشته باشند. در کلاس های مختلط دانشگاه هم، معمولا یک تفکیک جنسیتی از جانب خود دختر و پسرها اعمال میشه و دخترها همیشه در کنار هم میشینن و پسرها هم کنار همجنس های هم. گروه های دوستی و اکیپ ها هم معمولا تفکیک جنسیتی هستد، و باز هم فقط همون پسرهای شر و شیطون تر هستند که سراغ, ...ادامه مطلب

  • چرا درک نمیشم؟

  • برام سوال شده که چرا 5-6 سال قبل، که همین نوع وبلاگ رو داشتم اکثر مخاطبین من دخترخانوم ها بودند، ولی الان اکثر مخاطبینم آقایون هستند؟ و از همه مهمتر، چرا قبلا ، اکثر مخاطبین با من رفیق و همفکر بودند و الان اکثرا مخالف و معترض من هستند؟ جوابش رو به تازگی فهمیدم. برادرم میگفت در محل کار ما که تازه اکثر افراد مذهبی هستند، 70 درصد مشروب می خورند و از روابطشون با جنس مخالف تعریف می کنند ، حالا ببین در خود جامعه اوضاع چه خبره. من جامعه ی هدفم رو اشتباه گرفتم. وقتی میام از "شرم الکی" و نیاز جنسی به طور آشکار میگم، اون دسته از افرادی همذات پنداری می کنند که اساسا قید و بندی در امور دینی ندارند. بنابراین کمتر کسی تصور میکنه که حالا نویسنده ی اینجا در یک محیط کاملا بسته ی مذهبی و سنتی بزرگ شده که در فامیلش خانومها حتما ملزم به داشتن چادر هستند و هیچ گونه رابطه ای حتی بین دختر عمو و پسر عمو هم نیست. معلومه که حرف من اصلا برای اکثریت مخاطبینم قابل درک نیست و با حمله و نصیحت مواجه میشم. اونهایی که روابط آزاد دارند، اساسا فکر می کنن به دلیل بی عرضگی یا بی ریختی و از این مسائل هست که من سراغ جنس مخالف نرفتم، اونهایی هم که بیش از حد مذهبی ان، فکر میکنن من دنبال آلوده کردن جوونهای مردم هستم!  نوشته شده توسط پسر بدشانس در شنبه هفتم بهمن ۱۳۹۶ | , ...ادامه مطلب

  • نبودِ دختر، چقدر سخت بود

  • هیچ موقع فکر نمی کردم که عدد سنم به 30 سال برسه و من نه تنها بچه نداشته باشم، که زن هم نداشته باشم، که حتی یک بار هم دختری رو در آغوش نگرفته باشم! یادم میاد که بدون دختر نمی تونستم اصلا زندگی کنم و 17-18 سالگیم هر روز به دخترها فکر میکردم و بودن باهاشون رو تخیل میکردم و خیلی اذیت میشدم. همش فکر میکردم پُر پُرش 20 سالگی ، با یک دختر هستم، و فکر می کردم امکان نداره به بالای 25 سال برسم و سراغ رابطه جنسی نرفته باشم. همیشه وقتی میدیدم یک مردی بالای 27-28 سال توی فامیل هست که هنوز ازدواج نکرده، میگفتم: اووووووه، امکان نداره من تا اون موقع صبر کنم و نیازم رو سرکوب کنم. و اگر کسی میگفت: 2 سال دیگه یا 4 سال دیگه وقت ازدواجته، خیلی ناراحت میشدم. من همش فکر میکردم به راحتی تمام و خیلی زودتر از بقیه و در همون اول جوونی، با یک دختر ازدواج می کنم و باهاش یک زندگی جدیدی رو میسازم و لذت می برم!  من باورم نمیشه که هنوز برای میل جنسی، نیاز به دیدنِ عکسش توی اینترنت دارم. باورم نمیشه که هنوز یواشکی باید توی یک گوشه ای بشینم و رابطه ی جنسی با یک دختر رو فقط تخیل کنم. من اصلا باورم نمیشه که تا این سنم، حتی یک دختر نبوده که باهاش رو در رو حرف بزنم یا توی پارک قدم بزنم. چون روزهایی رو یادم میاد که از نبودِ دختر داشتم دق می کردم. حتی وقتی خانوادم مسافرت می رفتند، من نمیرفتم چون مسافرت بدون یک دختر برام , ...ادامه مطلب

  • اینم از بدشانسی ماست

  • من انقدر بدشانسم که هر بار خواستم به دختر و جنس مخالف فکر کنم، کشور به هم ریخت!  یک بار در سال 88 بود که من 22 سالم بود و از چند سال قبلش، همش به جنس مخالف فکر می کردم و میگفتم به زودی یک دختر ناز و مهربون میاد کنارم و باهم جوونی می کنیم! اما یهو ملت ریختن توی خیابون و تا سال 89 هر روز داشت انقلاب میشد و من که یه حامی موسوی بودم، فکر میکردم الان آزادی میشه، و همه ی مردم با هم خوب میشن و در یک مملکت مدرن و شیک، میتونم با یکی از همین دخترای خوشگلِ شمال شهری، خوش بگذرونم و جوونی کنم! اما خب فقط توی اون مقطعی که جوونا و دانشجو ها بیرون میریختن، میشد دخترها رو از نزدیک دید و همین دیدنِ جوونها هم با کلی استرس و وحشت از فضای امنیتی شهر بود!حالا که دیگه 30 سال رو گذروندم و جوونی هم نکردم، فکر می کردم لااقل ازدواج کردم و بچه ، دارم و لابد سر خونه و زندگی خودم هستم و با خانومم میرم مسافرت و خوش میگذرونم! اما در حالت ثبات و آرامش کشور هم نتونستم بایک دختر حتی از نزدیک حرف بزنم، چه برسه بخوام ازدواج کنم. حالا که انگار باز هم داره انقلاب میشه و تمام کشور به هم ریخته! فکر کن دیگه کی میخواد به جنس مخالف و ازدواج و این چیزا فکر کنه؟!! کلا ما سوختیم رفت!  ........... پ.ن: دوستان سلام! دلیلی که این مدت نبودم، برای این بود که اساسا مخاطب خاصی نداشتم و انگیزه ای هم برای نوشتن نبود. الان که به لطف این , ...ادامه مطلب

  • یک عقب مونده هم نیاز جنسی داره

  •   یادم میاد چند سال قبل، یکی از خانومای فامیلِ دور، با مادرم در مورد پسرش که عقب مونده ی ذهنی بود دردو دل می کرد. از جمله می گفت: "از اینکه می بینم پسرم بالغ شده و گاهی گوشه ی اتاق میشینه و دائما با خودش ور میره ، غصه می خورم، چون نمی تونم براش زن بگیرم." حقیقت اینه که یک انسان به عنوان موجود زنده، نیاز جنسی داره، حتی اگر اون انسان عقب مونده یا اوتیسمی یا فلج یا سرطانی یا دارای هر مشکلی باشه. درست مثل غذا خوردن، درست مثل نفس کشیدن، هر کسی که بالغ میشه، نیاز جنسی پیدا می کنه و اگر هیچ جنس مخالفی کنارش نباشه، ناچارا با خودش ور میره و خود ارضایی می کنه. که البته خود ارضایی هم فقط زجرش رو بیشتر میکنه. اما عجیبه که مادر من یا اعضای خانوادم، هیچ موقع فکر نمی کنن که منِ 30 ساله، از 15 سالگیم تا الان به دلیل نبودن جنس مخالف، هر روز این کار رو می کنم و دلشون هم نمی سوزه! و باز یادم میاد که زمانی در همسایگی دیوار به دیوار ما، یک روحانی زندگی می کرد که یکی از پسرهاش عقب مونده بود و قیافه ی هپلی و زشتی داشت. وقتی از همسایگی ما رفتند، خبر دادند که حاج آقا برای همون پسر عقب موندش زن گرفته! حالا زنش هم مثل خودش بوده یا نه، نمیدونم. اما این روزها به این فکر میکنم که حتی عقب مونده ها هم تونستند ازدواج کنند، اما منِ سالم و سرحال و نرمال، هرگز یک بار هم نتونستم جنس مخالفی رو در کنارم احساس کنم و مدته, ...ادامه مطلب

  • چرا دخترهای وبلاگ، از من بیزارند؟

  • من این مدت خیلی فکر کردم که دیگه وبلاگ رو ادامه ندم. چون هر بار که از فشارهای جنسی و عاطفیم می نوشتم، بلافاصله سیل انتقادات و نصیحت ها از جانب مخاطبین سرازیر میشد و الان هم میشه. بر عکس، توی صفحه ی اصلی اینستاگرامم که دخترهای مختلفی رو بدون شناخت قب,دخترهای,بیزارند؟ ...ادامه مطلب

  • خواستگاری از بلندقد ترین دختر ایران!

  • دیروز (جمعه) برای بار پونصدم خواستگاری رفتم. میدونستم که پدرم چون به قَد حساس هست، حتما تنها ویژگی ای که به معرف برای معرفی دختر گفته بوده، قد بلندی بوده. وقتی وارد خونه ی دختر شدیم، یکدفعه جا خوردم. دختری که متولد 74 بود ، اما یک سر و گردن هم از من,خواستگاری ...ادامه مطلب

  • از زنگ زدن دخترها می ترسیدم!

  • از 12 سال پیش، همیشه دوست داشتم با یک دختر ، رو در رو و با خیال راحت صحبت کنم. اما چون دانشگاه نرفته بودم ، همیشه این حسرت رو داشتم که یک جایی یک دختری با من حرف بزنه و اگر نمیشد ارتباط حضوری داشته باشم، لااقل تلفنی ارتباط داشته باشم. وقتی 12 سال پیش تازه با اینترنت آشنا شده بودم، همینطوری دوست داشتم با دخترها چت کنم، اما هیچ وقت شماره تلفنم رو به دختری نمیدادم. از اینکه ارتباطی شکل بگیره و وارد , ...ادامه مطلب

  • اگر به خاطر گناهانم مجازات بشم

  • اگر خود ارضایی، یا دیدن پورنوگرافی یا چت کردن با دخترها، همگی جزو گناهان بزرگ باشه و قرار باشه یک روزی - مثلا در جهان آخرت - من رو به خاطرش مجازات کنند، فقط یک سوال از خدا می پرسم: «اگر خودت جای من بودی که هیچ راهی برای رفع حلال میل جنسی نداشتی و هر چقدر از 18 سالگی حرف از ازدواج میزدی، دختری حاضر به این کار نمیشد، چیکار می کردی؟» وقتی که کار و درس بعد از اطفای میل جنسی، کسب میشه، اما دخترها اول ,خاطر,گناهانم,مجازات ...ادامه مطلب

  • ازدواج کشکه!

  • چند روز پیش فهمیدم که زن عموی من از عَموم طلاق گرفته. این عَموم دوتا بچه داره و 20 سال از ازدواجش میگذشت. من علت طلاقشون رو نمیدونم، ولی میدونم که زن عموم اصرار به طلاق داشت و از چهار پنج سال پیش به این طرف، با هم دعوا داشتند.  این عموی من کسی بود که سال 90 میرفتم شرکتش و با این شرکت بود که به چند کشور خارجی رفتم و یادم میاد که عموی من زن و بچه هاش رو هم به این کشورها میاورد. اون زمان، خودم براشو,ازدواج,کشکه ...ادامه مطلب

  • بیخیال ازدواج، پیش به سوی رابطه آزاد

  • چند سال قبل، خاله ی من که مثلا مذهبی هم هست میگفت: "نمیذارم بچهَ م زودتر از 30 سالگی ازدواج کنه و بدبخت بشه، باید بره جوونی کنه و لذت ببره. اگر هم نیازی داره بره با دخترها ارضا بشه." این در واقع دیدگاه همه ی مادر و پدرهای امروزیه که دیگه رابطه با جنس مخالف رو حرام و گناه و زشت نمی دونن. الان برای هیچ دختری مهم نیست که پسر تا پیش از ازدواج رابطه ی جنسی داشته یا نداشته. بلکه مهم اینه که مدرک دانشگا,بیخیال,ازدواج،,رابطه,آزاد ...ادامه مطلب

  • نیاز جنسی چه ربطی به کار داره؟

  • قبلا هم اینو گفته بودم، باز دوباره برام سواله: چرا وقتی میگی نیاز جنسی دارم و زن میخوام، میگن شغلت چیه؟ نیاز جنسی چه ارتباطی به کار آدم داره؟ موجود زنده ایم، مثل تمامی موجودات و حیوانات به بلوغ میرسیم و باید آمیزش کنیم. هیچ حیوونی وجود نداره که به محض بلوغ، نیاز جنسیش رو سرکوب کنه و انقدر صبر کنه تا وقتی که شغلی کسب کرد یا نون آور ماده شد، بعد سراغ آمیزش جنسی بره! ماها از نظر فیزیکی، غریزی و خصلت ,داره؟ ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها