.: شرم الکی :.

متن مرتبط با «دختر» در سایت .: شرم الکی :. نوشته شده است

دخترها فرقی با پسرها ندارند

  • مشکل افرادی که در خانواده های سنتی یا مذهبی بزرگ شدن اینه که تا پیش از ازدواج، هیچگونه ارتباط معمولی ای با جنس مخالف ندارند و طبیعتا تصور ماورائی از جنس مخالفشون دارند. اما اگر فقط میشد که تمامی محیط ها نه تنها مختلط می بود، بلکه دخترها از پسرها نمی ترسیدند و درست مثل سایر کشورهای دنیا، دخترها پوشش و حریمِ متفاوتی از پسرها نداشتند، اون وقت همه می فهمیدند که , ...ادامه مطلب

  • پسرها فروشنده ان و دخترها خریدار

  • من چندسالی هست که برای خرید و فروش پرنده های تزئینی، جمعه ها به بازار پرندگان میرم. اما طی این همه سال، معمولا پرندگان تزئینی رو با قیمت بالا خریدم و نتونستم به همون قیمت بالا بفروشم. در عوض ،  دیدم که دلال ها، همون پرندگان زینتی رو که از من ارزون خریدند، چطوری با قیمت بالا و به راحتی به مشتری می فروشند.متوجه شدم که بازاریابی و خرید و فروش، یک تخصص و مه, ...ادامه مطلب

  • سلفی با دختران روس

  • سال قبل که با یک اکیپ چهارنفره مردونه رفته بودیم روسیه، از همون روزهای اول دلم میخواست با خانوم های روس عکس سلفی بگیرم! انقدر تا حالا با یک دختر ارتباط دوستی نداشتم و حرف زدن و تعامل کردن با یک دخترِ زیبا، جزو آرزوهام شده که وقتی میرم خارج، انگار یک حسِ راحتی و بدون خجالت بهم دست میده که با دخترانی که زبونشون رو نمی فهمم، فقط عکس بگیرم و خوشحال باشم که یک دخ, ...ادامه مطلب

  • در آغوش گرفتن یک دختر

  • پریشب با برادرم رفته بودیم سینما. جلوی ما یک دختر و پسری نشسته بودند که معلوم بود با هم دوست هستند. دختر توی تاریکی بی حجاب نشسته بود و سرش رو، روی شونه ی پسر گذاشته بود.در تمام این سالها، هربار که رفتم سینما، به دختر و پسرها نگاه کردم و دلم میخواسته یکی از همین دخترای مو بلندِ زیبا، کنارم باشه. و فکر میکنم اگر فقط می تونستم یکی از این دخترها رو در آغوش بگیرم، چقدر زندگیم تغییر میکرد.دیشب هم دوباره با مادرم رفتم سینما، درحالیکه همه با معشوق و محبوبشون اومده بودند. هر سال دقیقا همین ایام که میریم سینما، دائما فکر میکنم که شاید سال بعد یک دختر به جای مادرم ، کنارم نشسته باشه. اما دریغ...یعنی در این دنیای به این بزرگی، در این شهر بزرگ تهران، حتی یک دختر ناز هم نبود؟..........پ.ن: خیلی دلم میخواد بدونم اصلا آیا طی این سالها، یک دختر خانم در بازه ی سنی 20 تا 25 سال هم توی وبلاگ من اومده؟ یک دختر خانم اهل تهران اینجا اومده؟ یک دختر خانمی که همه بهش میگن خوشگل، اینجا اومده؟ و هربار بیرون میرم و یک عالمه دختر خوشتیپ و زیبا می بینم، برام سوال میشه که چرا یک نفرشون اهل وبلاگ خوندن نیست و یک نفرشون از پسری که اهل رابطه ی متعدد با سایر دخترها نبوده و صادقانه از خودش و تنهاییش میگه، خوششون نمیاد؟ نوشته شده توسط پسر بدشانس در یکشنبه پانزدهم بهمن ۱۳۹۶ | Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • اصلا دختری توی اینترنت نیست!!

  • قبلا، خیلی خیلی دختر توی اینترنت بود. اصلا زمانی که تلگرام و اینستاگرام نبود، من با "یاهو مسنجر" چت می کردم و یک عالمه دختر و پسر ، همه هم اهل تهران و شهرهای بزرگ بودند. اون موقع خانواده ها می ترسیدند که مبادا از این طریق، راه دوستی و رابطه بین دختر و پسر باز بشه و فاسد بشن. بدبختی اینه که اون موقع من شدیدا مذهبی بودم و همش می ترسیدم که با دخترها بخوام راحت باشم، یا بخوام شماره تلفن بدم و قرار بذارم، و هیچ موقع دوست نمیشدم. و البته امید به ازدواج هم داشتم. اما خود دخترها انقدر توی چت روم ها زیاد بودند که میومدند آدم رو "add" می کردند و من با دخترها چت می کردم. میشد صدای دخترها رو شنید، گاهی بعضی ها عکسشون رو میفرستادند. البته خیلی ها هم پسر بودند و به اسم دخترونه می اومدند.اما حالا که چند سالی هست که به شدت تنها هستم و امیدی هم به خواستگاری و ازدواج ندارم، و همش میگم لااقل با یک دختر دوست بشم، هیچ دختری توی اینترنت نیست!! اصلا میگم دوستی واقعی هم نه، همین که دختری باشه که فقط صداش رو بشنوم و توی اینترنت باهاش چت کنم، یا عکسش رو ببینم، برام کفایت می کرد و میتونست مقداری آرومم کنه! ولی حتی یک دختر هم توی اینترنت نیست!!توی هر چت رومی میرم، دخترها میگن نه آیدی تلگرام دارن، نه لاین دارن، نه اینستا دارن، نه شماره میدن نه هیچی!! عجیبه! توی وبلاگم هم همه یا مرد هستند یا زنان متاه, ...ادامه مطلب

  • اگر در یک کلاس با دخترها بودم

  • ایام مدرسه رو یادم میاد که در یک کلاس، انواع بچه ها بودند. از کسایی که همیشه به عنوان شر و شیطون میشناحتیم که حتی جلوی معلم ها میرقصیدند و متلک مینداختند، تا کسایی که انقدر مظلوم بودند که همیشه زنگای تفریح، از بقیه ی بچه ها کتک می خوردند. یک عده هم مثل من، جزء بچه های آروم و مثبتی بودند که صرفا سرشون توی کتاب و درس بود و در عین حال، هم معلم ها ، هم بچه ها دوسشون داشتند.  وقتی به این فکر میکنم که اون پسرها که همجنس هاشون رو سر کلاس شکنجه می کردند و چه کارهای کثیفی رو توی توالت ها و بعد از زنگ پایان مدرسه می کردند، حتما تا حالا صدها بار با دخترهای مختلف رابطه ی جنسی داشتند، ولی منِ بچه مثبت هیچ گاه با هیچ دختری ارتباط نداشتم، به این نتیجه میرسم که اگر در یک کلاس عمومی میشد که در کنار دخترها نشست، صد در صد اکثر دخترها از من خوششون می اومد. مشکل اینه که در جامعه ی بسته ی ما، این نوع کلاس مختلط اصلا وجود نداره که دختر و پسر، نه به عنوان دو جنس تحریک کننده ، بلکه به عنوان دوتا انسان کنار هم بشینن و دوستی و ارتباط معمولی داشته باشند. در کلاس های مختلط دانشگاه هم، معمولا یک تفکیک جنسیتی از جانب خود دختر و پسرها اعمال میشه و دخترها همیشه در کنار هم میشینن و پسرها هم کنار همجنس های هم. گروه های دوستی و اکیپ ها هم معمولا تفکیک جنسیتی هستد، و باز هم فقط همون پسرهای شر و شیطون تر هستند که سراغ, ...ادامه مطلب

  • به خاطر دخترها زنده ام

  • گفتند : «براساس تحقیقات، روزانه 10 دقیقه زل زدن به زنان باعث میشود مردان کمتر به بیماری قلبی و فشار خون مبتلا شوند و عمرشان 5 سال زیادتر شود‌!» من با اینکه تا حالا هیچ ارتباطی با جنس مخالف نداشتم، اما فکر می کنم دلیل زنده موندنم فقط دخترها هستند و اگر فکر به جنس مخالف و آرزوی بودن با دختر نبود، تا حالا هزاران بار مرده بودم! همین که میدونی یک انسانی مثل خودت ولی ظریف تر، لطیف تر، خوشگل تر و مهربون تر وجود داره که شاید یک روزی بخواد با تو زندگی کنه، یک انگیزه ای برای زندگی میشه. و من هر روز به دخترها فکر میکنم و بودنِ یک دختر رو جزو رویاهام می دونم. من اصلا با جنس دوم یا شهروند دوم حساب شدن خانومها موافق نیستم و به نظرم اگر جنس مونث نبود، جهان خیلی خشن و وحشتناک میشد و دیگه جایی برای زندگی کردن نبود. اصلا با رنج کشیدن و محدودیت دخترهای ایرانی موافق نیستم و دلم میخواد اونها هم مثل پسرها، آزاد و راحت زندگی کنند. ولی نمی دونم با وجود اینکه همه جا حرف از "دختر" میزنم و در بین فامیل و غریبه به یک علاقمند شدید به ازدواج یا عاشقی، شهره شدم، اما هیچ دختر زیبایی نیست که بخواد پیش کسی باشه که تقدیس و ستایشش می کنه و بیشترین حد احترام رو براش قائله؟ نوشته شده توسط پسر بدشانس در شنبه هفتم بهمن ۱۳۹۶ | , ...ادامه مطلب

  • نبودِ دختر، چقدر سخت بود

  • هیچ موقع فکر نمی کردم که عدد سنم به 30 سال برسه و من نه تنها بچه نداشته باشم، که زن هم نداشته باشم، که حتی یک بار هم دختری رو در آغوش نگرفته باشم! یادم میاد که بدون دختر نمی تونستم اصلا زندگی کنم و 17-18 سالگیم هر روز به دخترها فکر میکردم و بودن باهاشون رو تخیل میکردم و خیلی اذیت میشدم. همش فکر میکردم پُر پُرش 20 سالگی ، با یک دختر هستم، و فکر می کردم امکان نداره به بالای 25 سال برسم و سراغ رابطه جنسی نرفته باشم. همیشه وقتی میدیدم یک مردی بالای 27-28 سال توی فامیل هست که هنوز ازدواج نکرده، میگفتم: اووووووه، امکان نداره من تا اون موقع صبر کنم و نیازم رو سرکوب کنم. و اگر کسی میگفت: 2 سال دیگه یا 4 سال دیگه وقت ازدواجته، خیلی ناراحت میشدم. من همش فکر میکردم به راحتی تمام و خیلی زودتر از بقیه و در همون اول جوونی، با یک دختر ازدواج می کنم و باهاش یک زندگی جدیدی رو میسازم و لذت می برم!  من باورم نمیشه که هنوز برای میل جنسی، نیاز به دیدنِ عکسش توی اینترنت دارم. باورم نمیشه که هنوز یواشکی باید توی یک گوشه ای بشینم و رابطه ی جنسی با یک دختر رو فقط تخیل کنم. من اصلا باورم نمیشه که تا این سنم، حتی یک دختر نبوده که باهاش رو در رو حرف بزنم یا توی پارک قدم بزنم. چون روزهایی رو یادم میاد که از نبودِ دختر داشتم دق می کردم. حتی وقتی خانوادم مسافرت می رفتند، من نمیرفتم چون مسافرت بدون یک دختر برام , ...ادامه مطلب

  • دلت میخواد فقط صدای دختر رو بشنوی

  • هفته ی قبل، چند روزی مادرم رفته بود مشهد و من توی خونه تنها بودم. مواقعی که هیچ کسی جز خودم خونه نیست، خیلی احساس تنهایی بهم فشار میاره و دلم میخواد با یک دختر حرف بزنم. فقط همین که صدای یک دختر باشه و با آدم مهربون و صمیمی حرف بزنه برام کافیه و آرومم میکنه. اما هر کاری می کردم نمی دونستم یک دختر از کجا گیر بیارم؟ وقتی به اینترنت پناه آوردم، بازم هیچ دختری نبود. دخترهایی که توی چت روم ها هستند، اکثرا - راست یا دروغ - میگن آیدی تلگرام ندارن. دخترهایی که توی اینستاگرام هستند، اکثرا اهل چت خصوصی نیستند و اگر بفهمن که تنها هستی، بلاک می کنن. دخترهایی هم که وبلاگ میان، فقط قصدشون ازدواج هست و به محض اینکه بفهمن به من نمیخورن، توی تلگرام بلاک می کنن! نمی دونم که دلیل این عدم صحبت کردن دخترها با , ...ادامه مطلب

  • دخترها، دوستان بهتری هستند

  • از یک ماه پیش که داستان حمله ی ایرانی ها - با فحش های رکیک - به صفحه اینستاگرام ترامپ پیش اومد و من یاد همکلاسی های دوران راهنمایی و دبیرستانم افتادم، همش میخواستم در مورد پسرهایی که کل فکر و ذهنشون آلت تناسلی و سکس با خواهر و مادر دیگران هست بنویسم,دخترها، ...ادامه مطلب

  • چرا دخترهای وبلاگ، از من بیزارند؟

  • من این مدت خیلی فکر کردم که دیگه وبلاگ رو ادامه ندم. چون هر بار که از فشارهای جنسی و عاطفیم می نوشتم، بلافاصله سیل انتقادات و نصیحت ها از جانب مخاطبین سرازیر میشد و الان هم میشه. بر عکس، توی صفحه ی اصلی اینستاگرامم که دخترهای مختلفی رو بدون شناخت قب,دخترهای,بیزارند؟ ...ادامه مطلب

  • خواستگاری از بلندقد ترین دختر ایران!

  • دیروز (جمعه) برای بار پونصدم خواستگاری رفتم. میدونستم که پدرم چون به قَد حساس هست، حتما تنها ویژگی ای که به معرف برای معرفی دختر گفته بوده، قد بلندی بوده. وقتی وارد خونه ی دختر شدیم، یکدفعه جا خوردم. دختری که متولد 74 بود ، اما یک سر و گردن هم از من,خواستگاری ...ادامه مطلب

  • دخترها اینطوری تحریک میشن؟

  • «اگر خانم ها ورزش می خواهند ، بايد مكانی جداگانه برای آنها درست كنند و كسی صدای آنها را نشنود و بدنشان را نيز نبيند و خانم ها نيز بدن مرد نامحرم را نبينندچون آدميزاد مركز غرايز است وغريزه برخی از افراد زود تحريك می شود.»  اینها، حرفهای یک مرجع تقلید به نام آیت الله علوی گرگانی خطاب به معاون زنان رئیس جمهور هست و عمده ترین مانع حضور دخترها به ورزشگاه فوتبال همین نظرات مراجع تقلیده. سوالی که برای ,اینطوری ...ادامه مطلب

  • ماه محرم، دختر و پسر

  • از دوازده یا سیزده سال پیش ، هر بار که محرم و تاسوعا و عاشورا شده، با دیدن دختران جوانی که وسط خیابون در حال تماشای دسته ها یا همراه دوست پسرهاشون برای گرفتن نذری اومدند، شدیدا توی فکر رفتم. مخصوصا با این "حسین پارتی" که توی هر میدون شلوغ تهران، محل قرار و مخ زنی دختر و پسرهای فشن و امروزیه، آدم شدیدا اذیت میشه. همیشه توی این ایام، نیاز به جنس مخالف رو بیشتر از قبل احساس کردم و دائما به این فکر م, ...ادامه مطلب

  • دوست داشتم با یک دختر می خوابیدم

  • من خیلی بابت نیاز جنسی اذیت میشم. هر بار که خود ارضایی می کنم به این فکر میکنم که از 14 سالگیم تا حالا دوست داشتم با یک دختر بخوابم و سکس کنم و هنوز بعد از 30 سالگیم هم حتی یک بار تجربه نکردم. من نمی خواستم کار نامشروع بکنم و نمیخواستم انسان خلافکار و فاسدی به حساب بیام. اما مگه بقیه ی هموطنان من، اصلا نیاز جنسی ندارند؟ پس چرا هیچ کسی من رو درک نمی کنه؟فشار جنسی، بدترین فشاری هست که یک انسان می ت,خوابیدم ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها