فکر به دختر

ساخت وبلاگ

امروز عصر، موقع خواب و بعد از خواب خیلی به دخترها فکر می کردم... همش دلم می خواست دستم رو روی دست یک دختر بذارم... همش دلم می خواست یک دختری باشه تا باهام حرف بزنه...

آخه می دونی ، خیلی سخته یازده سال، هر روز و هر شب به دخترها فکر کنی و یک بار کسی نباشه تا راحتت کنه و طعم جنس مخالف رو بچشی! 

خیلی دوست داشتی که در کنار یک دختر خانم ظریف مهربون و ناز و عشوه ای، قدم بزنی و اونم فقط به تو فکر کنه نه کس دیگه ای...

از اون بدتر، وقتیه که میخوای این فشار رو توی اینترنت بنویسی... حالا دیگه، هر دختری فکر میکنه، از اون خوشت میاد!! اگر دختری سمت تو بیاد، نه از روی علاقه به تو، که برای رفع مشکل خودشه. کسی متوجه نیست که تو کی هستی و دنبال چه شخصی می گردی و اگر تنهایی، چون کسی رو هم شأن و هم کفو خودت میخوای که پیدا نمیشه.

..

پ.ن: کاش دخترهای خوشگل تهرانی هم وبلاگ من رو می خوندند. کاش اونها دنبال یک پسر دست نخورده میگشتند که خیلی عاطفی و مهربونه و حاضر جونشو برای کسی که دوسش داره بده! 

.: شرم الکی :. ...
ما را در سایت .: شرم الکی :. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4sharmealaki1 بازدید : 76 تاريخ : پنجشنبه 18 آذر 1395 ساعت: 7:25