درباره ی فیلم "معتاد جنسی"

ساخت وبلاگ

بالاخره هر دو قسمت فیلم Nymphomaniac  (زنِ معتاد به س ک س) رو دیدم. فیلم چندان قوی و جذابی نبود و شاید گاهی حوصله ی آدم سر میرفت و بعضی صحنه های خشونت آمیز جنسیش هم برای من قابل تحمل نبود. شاید من هم گولِ اسم جنسیِ فیلم رو خوردم درحالیکه صحنه های جنسی فیلم، کمتر از فیلمهای رمانتیک و عاشقانه بود و فقط دیالوگ هاش با الفاظِ جنسیِ زیاد همراه هست.

داستان فیلم:

در مورد یک خانمِ بسیار شهوتیه که از 2-3 سالگی بدون اینکه بدونه چیکار میکنه، با اندام جنسیش ور میرفته و تحریک میشده. بعد که به 15 سالگی میرسه، از پسری میخواد که پرده ی بکارتش رو برداره و بعد با دوستش که اونم دختره تصمیم میگیرن که برای رابطه ی جنسی با مردهای مختلف با هم رقابت کنند.

دختر اعتیاد زیادی به س ک س داشته ولی هیچ وقت عاشق مردها نمیشده. تا اینکه وقتی میخواسته در شرکتی استخدام بشه، یکی از پسرها که قبلا مشتری جنسیش بوده رو به عنوان مدیر عامل اون شرکت می بینه و زود استخدام میشه. این دو عاشق هم میشن و بعد با هم ازدواج می کنند و ناخواسته هم بچه دار میشن. اما کم کم احساس می کنه که در رابطه ی جنسی با شوهرش، نمی تونه ارضا بشه و نیاز به بودن با مردهای دیگه داره. بنابراین تصمیم میگیره به آقایی که شغلش شکنجه کردنِ جنسیِ خانم هاست مراجعه کنه و شکنجه بشه!

اما باز هم فایده ای نداره و مجبور میشه عضو انجمن ترک "معتادان به سکس" بشه. در اونجا بهش پیشنهاد میدن که برای جلوگیری از شهوت، هرگونه وسیله ی تحریک آمیز جنسی رو از داخل خونه از بین ببره. اما این باز هم شهوتش کنترل نمیشه. در نهایت بیخیال شوهر و بچه میشه و تصمیم میگیره دوباره با مردهای مختلفی رابطه ی جنسی برقرار کنه. تا اینکه یک آقایی ازش میخواد که در باندِ اخاذی از مردهای هوسران شرکت کنه و با فریب جنسیشون، مردهای کلاهبردار رو شکنجه بده. 

در نهایت قرار میشه که با دختر جوانِ خلافکاری همکار بشه و باهمدیگه این کار اخاذی رو انجام بدن که در یکی از ماموریت های کاری، متوجه میشه که قرار هست به منزل شوهر سابقش برن. بعد از این ماجرا، شوهرش با این دختر جوان که همکار خانمش بوده، دوست میشه و انتهای فیلم برای اینکه این خانم از شوهر و این دختر انتقام بگیره، تصمیم میگیره در موقعیتی که این دو نفر مشغول عشق بازی هستند، هر دو رو به قتل برسونه که یکدفعه اسلحه کار نمیکنه و شوهرش با مشت و لگد به جونش می افته و در حالیکه این زن خونین و زخمی روی  زمین افتاده، شوهرش با اون دختر جلوی چشمش رابطه ی جنسی برقرار میکنن و صحنه رو ترک می کنن.

حالا این زن زخمی، کل این ماجرا رو داشت برای مردی تعریف می کرد که این زن رو در همین حال پیدا کرده بود و بهش توی خونه پناه داده بود. وقتی که زن کل داستان رو برای این مردِ باکره تعریف می کنه، انگار یک حس علاقه و شهوت در مرد ایجاد میشه و میخواد به رختخواب زن بره و باهاش رابطه ی جنسی برقرار کنه که یکدفعه زن اسلحه درمیاره و مرد رو میکشه! 

و اما نکات:

1_ برای من جالبه که زنها هم میتونن انقدر شهوتی باشند که فقط برای رفع میل جنسیشون سراغ مردها میرن و در غرب این چیزها تا حدی آزاد هست که در فیلم های سینماییشون نمایش میدن. درحالیکه در کشور ما، یکطوری حرف زدن از نیاز جنسی تابو و زشته که همه ی خانم ها وانمود می کنند که هیچگونه نیاز جنسی ای ندارند و اگر آقایی هم برای این میل به سراغشون بیاد، از دید اونها آدم نرمالی نیست! به این فکر می کنم که فقط در کشور ماست که پسران و دختران جوانش تا سالها بعد از بلوغ هم میل جنسیشون رو سرکوب می کنند. احتمالا من اگر به اروپا برم و بگم الان در سن 30 سالگی به دلیل فرهنگ کشور و خانواده و مذهبم، نتونستم حتی دست یک دختر رو بگیرم ، با اینکه شدیدا گرم مزاج بودم و زجر میکشیدم، تعجب می کنند و فکر می کنند که خود آزاری داشتم!

2_ کاش میشد در ایران هم در مورد این موضوعات فیلم ساخت. من همش احساس کردم که باید زندگی جنسی خودم رو در یک فیلمی به نام "پسر باکره" نشون بدم، اون موقع حتما خیلی ها درک می کنند که یک پسر هم میتونه بابت این مسئله شکنجه بشه و از درس و زندگی کاملا ساقط بشه. و اگر میشد این موضوع رو به جای 12 سال نوشتن در وبلاگ، فیلم می کردم، مطمئنم درک دختران جامعه ی ما، از پسرهایی مثل من خیلی بالاتر میرفت و به جای نصیحت و فحاشی، شاید یک نفر هم با من دوست میشد!

3_ آدم با دیدن این زنهای خارجی تازه می فهمه چقدر زنهای ایرانی خوشگل و خوش اندامن! یک زن لاغر مردنی بسیار زشت رو برای این نقش گذاشتن! از طرفی تصویری که از آلت تناسلی مردهای خارجی نشون میده بسیار بد فرم تر از آلت ایرانی هاست، چون همگی ختنه نشده ست! آدم فکر میکنه کرمی داخل پیله ست و هیچی پیدا نیست!

4_ فیلم نکات زیادی درباره ی شهوت و غریزه جنسی از زبون بازیگر زن فیلم مطرح میکنه. درحالیکه زن دائما خودش رو بابت این حس، ملامت میکنه و گناهکار میدونه، اما نشون میده که بخاطر این غریزه کل زندگیش از بین رفته و شکنجه شده و باعث و بانی خیلی از جنایت ها و قتل ها همین نیاز جنسیه. به نظرم باید روی این موضوع بیشتر موشکافی بشه.

نوشته شده توسط پسر بدشانس در شنبه سوم تیر ۱۳۹۶ |
.: شرم الکی :. ...
ما را در سایت .: شرم الکی :. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4sharmealaki1 بازدید : 787 تاريخ : دوشنبه 5 تير 1396 ساعت: 9:43