بیبی فیس، خوب یا بد؟

ساخت وبلاگ

مهران مدیری و نصر الله رادش، هر دو 50 ساله هستند. اما این کجا و آن کجا؟

امروز ظهر رفته بودم رستوران دم خونمون که هر از چندگاهی ازش غذا می خرم، پرسید: "چقدر چهرت آشناست، جایی ندیدمت؟" گفتم: نه. بعد گفت: "چند سالته؟ 22 سالت [که] شده؟" گفتم: نه، بیشترم. گفت: 23-24 سال؟ گفتم: نه من بزرگترم. گفت: یعنی 25-26؟ گفتم: "نه من 30 سالمه! یعنی بهِم نمیخوره؟" گفت: "نه اصلا."

اینکه قیافه و اندام من به یک آقای 30 ساله نمیخوره رو، بارها افراد مختلف فامیل و مجازی که عکسهای من رو دیدند، بهم گفتند. وقتی چند شب پیش برنامه "دورهمی" رو می دیدم که نصر الله رادش میگفت یکسال از مهران مدیری هم بزرگتره و مدیری خیلی تعجب کرده بود، یاد خودم افتادم. مخصوصا اینکه دقیقا هم قد هستیم. اصولا آدم های ریزنقش تر و ظریف تر (چه زن ، چه مرد) کم سن تر از سن شناسنامه ای شون میخورن.

حالا نمیدونم اینکه کم سن تر از سن واقعیمون به نظر میرسیم، خوبه یا بد؟ چون من بابت این موضوع، از ابتدای نوجوونیم تا حالا زجر کشیدم. وقتی راهنمایی بودم، دوستانِ پدرم فکر می کردند من ابتدایی هستم و با من خیلی کودکانه برخورد می کردند. وقتی دبیرستانی شدم و هم کلاسی های من ریش و سیبیل و هیکل گنده پیدا کرده بودند، از دید دیگران خیلی مرد به حساب می اومدند و طبیعتا اعتماد به نفسشون خیلی بالاتر از من بود، درحالیکه من همچنان توی فامیل و بین معلم ها و حتی پدر و مادر خودم، بچه به حساب می اومدم.

پسر خاله ی من که فقط دو سال از من بزرگتر بود، اما هیکلش دوبرابر من بود و ریش و سیبیل بلند و مردونه ای پیدا کرده بود، وقتی 18 سالش شده بود، گفت زن میخوام، و بلافاصله در 19 سالگی ازدواج کرد. کسی هم نه مسخرش کرد و نه فکر می کرد که بچه ست. درحالیکه وقتی من از 18 سالگی گفتم زن میخوام، تمام اقوام و نزدیکانم میگفتند: خیلیییییییی زوده، هنوز بچه ای! 

حالا که 30 ساله شدم، به اندازه ی همه ی این 30 سال، عمرِ من گذشته و هیچ تفاوتی از نظر بلوغ، نیاز به جنس مخالف و ... با افرادی که همسن من هستند و مدتهاست زن و بچه دارند، ندارم. اما همچنان کسی فکر نمیکنه که من نه تنها به سن ازدواج رسیدم، که از این سن هم عبور کردم! این خیلی اذیت کننده ست و گاهی مانع حضور آدم در جامعه میشه.

گاهی همش دلم میخواست که 10 سانت بلندتر بودم یا مقداری چهرم بزرگتر میخورد تا دیگران بیشتر تحویلم می گرفتند و می تونستم دقیقا در سن خودم، جوونی کنم و از چیزی نترسم. مطمئنم که قد و هیکل درشت، یک پارامتر خیلی خیلی مثبت برای آقایون هست، به طوری که اگر هیچ ویژگی مثبتی نداشته باشی ، اما درشت و قد بلند باشی، خود دخترها از همون 18 سالگی دوست دارند که باهات دوست بشن.

من همش فکر میکنم که چرا پس بزرگ نمیشم؟ اینکه هیکل من بزرگ نشده، خود به خود این تلقی رو ایجاد کرده که من همچنان 18 ساله هستم، همچنان باید زمان بگذره تا به سنی برسم که کسی من رو مرد و بزرگ حساب کنه! اما گاهی هم از اینکه میتونم همچنان جوون باشم و حتی کم سن تر از برادر کوچیکترم که 6 سال از من کوچیکتره، به نظر میام، احساس خوبی دارم.

............

پ.ن: من احساس می کنم که برخلاف تصورم، ماهایی که سن بیولوژیکی مون کمتر از سن شناسنامه ای مون هست، بیشتر از انسان های درشت اندام تری که سنشون بیشتر از واقعیت میخوره، عمر می کنیم. ولی کاش عمرمون با لذت و با زندگی همراه می بود و می تونستیم مثل بقیه، استفاده ای هم بکنیم.

نوشته شده توسط پسر بدشانس در دوشنبه سی ام مرداد ۱۳۹۶ |
.: شرم الکی :. ...
ما را در سایت .: شرم الکی :. دنبال می کنید

برچسب : بیبی,فیس, نویسنده : 4sharmealaki1 بازدید : 87 تاريخ : پنجشنبه 2 شهريور 1396 ساعت: 17:07