یهو دخترا پیداشون میشه

به تازگی ، دوستان پدرم به پدرم فشار آوردند که یه فکری به حال بچه هاش برای ازدواج بکنه. پدرم که 10 سال پیش وقتی بهش میگفتم زن میخوام، به من فحش میداد، حالا توی ماه محرم اصرار کرده به مادرم که برای من زنگ بزنه خواستگاری و میگه دو تا گزینه ی خوب پیدا شده و انگار تازه یادش افتاده که پدره.

و چون خود پدرم به زیر دستاش سفارش کرده که دختر معرفی کنند، و اون افراد پدر من رو خیلی بزرگ و پولدار و سطح بالا می دونن و احساس می کنن که پسر همچین آدمی تکمیل و تامینه، حالا گزینه هایی معرفی کردند که از نظر ویژگی روی کاغذ عالی هستند، تک فرزند، محجبه، متولد 73، پدر تاجر و پولدار و احتمالا باید چهره ی خوبی داشته باشند. و از خداشون هم هست که به من دختر بدن، چون وقتی مادرم زنگ زده، برای اولین بار نه از شغل پرسیدند نه از مدرک نه هیچی و فقط منتظر زنگ زدن مادرم بودند!

حالا حساب کن، این همه سال از 18 سالگیم تا امروز ، حتی یک بار هم کسی من رو برای ازدواج جدی نگرفته و توی اینترنت هم انگار قحطی دختر بوده، ولی الان اگر من خواستگاری برم و ازدواج جور بشه، مطمئنم که یهو ده ها دختر زیبا پیدا میشن! یهو آدم می فهمه که توی وبلاگش، اینستاگرامش، تلگرامش، دخترایی بودند که ناز و نوز میکردند و دلشون میخواسته که یا با من دوست بشن یا ازدواج کنن.

ولی در کل ازدواج بالای 30 سال به هیچ دردی نمیخوره. یک ازدواج صوری و رفع تکلیفی که فقط چون سنت بالا رفته، مجبوری زن داشته باشی. نه خبری از جوونی کردن هست، نه دیگه اون رغبت و انرژی 20 سالگیت رو برای گردش و قدم زدن با جنس مخالف داری، نه انقدری نسبت به مسئله ی سکس، شهوت داری که باعث بشه، بودن با همسر از این رو به اون روت کنه.

من میدونم یه روزی ده ها و صدها دختر برای من پیدا میشه. اون موقعی که ازدواج کردم و وضع زندگیم خوب شده و دیگه از بدبختیم نمی نویسم. اون وقت دیگه چه فایده ای داره؟ دخترای نامرد! فقط دنبال اینید که پسر حالش خوب باشه، هیچ وقت رفیق روزهای تنهایی و فشار و ناراحتی یک پسر نیستید.

.............

پ.ن: این همه دختر خوشگل توی خیابون نزدیک به محل سکونت ما هست، ولی عجیبه که حتی یک دختر تهرانی توی این وبلاگ نمیاد. من احتمال میدم که نوشتنِ من از نیاز جنسی باعث فرار کردن دخترها میشه. دخترها فکر میکنن که اگر بخوان یک بار با من حرف بزنن یا با من دوست بشن، من میخوام سکس کنم و افکار پلیدی دارم! درحالیکه من خجالتی تر از این هستم که حتی سمت گرفتن دست دختر برم!

خیلی عجیبه، چون بقیه ی پسرها بدون اینکه همین نیازهاشون رو بیان کنن، با دخترها دوست میشن و بیشترین خیانت ها و نامردی ها رو علیه دخترها میکنن. این خیلی سنگینه که حتی یک دختر تهرانی زیبا هم نیست که به عنوان دوست معمولی، با آدم توی تلگرام مکالمه ی صوتی داشته باشه. 

.: شرم الکی :. ...