.: شرم الکی :.

کاش میشد خدا منو می برد به سن ۱۶-۱۷ سالگی ولی این بار با یک دختر ظریف و ناز . همون سالها که تابستون برای اولین بار رفتیم شمال کنار دریای خزر، توی مجموعه ای که یک عده خانوادگی توی ویلاها بودند و یهو تنهایی میرفتم کنار ساحل و چشمم میخورد به یک پسر و دختر نوجوونی که باهم قدم میزدن و والیبال بازی میکردن ... و خیلی توی خماریشون بودم.خیلی دلم میخواست بدونم طعم حرف, ...ادامه مطلب

هر طوری که فکر می کنم، می بینم اصلا نمیشه عمر رو بدون جنس مخالف و در تنهایی مطلق سپری کرد. همش وقتی میخوام از خونه بزنم بیرون و به خودم توی آینه نگاه می کنم، به این فکر میکنم که هنوز هم حتی یک دختر نیست که بخاطر دیدنش از خونه بیرون برم و از این بابت خیلی زجر میکشم. اینکه یک دختری نیست که حتی تلفنی زنگ بزنه و حال آدم رو بپرسه، خیلی اذیت کننده ست. من مطمئنم که همه ی پسرها و دخترها، حتی اگر با جنس مخالفشون رابطه ی جنسی هم نداشته باشند، یک رابطه ی معمولِ دوستانه رو تجربه می کنند؛ وگرنه چطور ممکنه این دنیا رو بدون اینکه جنس مخالفی پیشت باشه بتونی تحمل کنی؟ همه ی ما آدما از ابتدای بلوغ، فکرمون درگیر جنس مخالفمون میشه و اگر نتونیم باهاش از نزدیک ارتباط برقرار کنیم، کلافه میشیم. اینکه بقیه ی آدمها چطور ادعا می کنند که تجربه ی رابطه با جنس مخالف رو نداشتند برای من قابل باور نیست. سالهاست که به خاطر عدم وجود جنس مخالف، خونه نشین شدم و روز و ساعتی نیست که فکرش اذیتم نکنه. هر چقدر هم که فکر میکنم چطوری میتونم فقط با یک دختر زیبا هم کلام بشم، راهی به ذهنم نمیرسه. ........... پ.ن: می دونی بدشانسی اینجاست که حتی اگر الان هم خواستگاری برم، اون دختر خیال می کنه که من قبلا با کسی ازدواج کردم یا دوست بودم. چون جدیدا فهمیدم که خیلی ها که مطلقه هستند، اصلا اسم همسر یا نامزدشون رو از شناسنامه حذف می کن, ...ادامه مطلب

به تازگی ، دوستان پدرم به پدرم فشار آوردند که یه فکری به حال بچه هاش برای ازدواج بکنه. پدرم که 10 سال پیش وقتی بهش میگفتم زن میخوام، به من فحش میداد، حالا توی ماه محرم اصرار کرده به مادرم که برای من زنگ بزنه خواستگاری و میگه دو تا گزینه ی خوب پیدا شده و انگار تازه یادش افتاده که پدره. و چون خود پدرم به زیر دستاش سفارش کرده که دختر معرفی کنند، و اون افراد پدر من رو خیلی بزرگ و پولدار و سطح بالا می,پیداشون ...ادامه مطلب

من خیلی خیلی دلم برای خودم می سوزه. آخه کجای دنیا یک جوون، هیچ همدمی نداره؟ من 30 سالمه و هیچ کسی از جنس مخالف نیست که دوستم داشته باشه. همه ی ماها "جفت" آفریده شدیم، یک نفری رو می خوایم که نوازشمون کنه، باهامون حرف بزنه، دستمونو بگیره، به ما توجه کنه. اگه اون یک نفر نباشه، انگار همش کلافه ایم و نمی تونیم کاری انجام بدیم. گاهی که مادرم از دست اخلاق پدرم گلایه می کنه، بهش میگم: فکر کن اگر ازدواج نکرده بودی و تا حالا با مادرت زندگی می کردی، چه حسی داشتی؟ آیا بدتر از الانت زجر نمی کشیدی؟ باید دائما پرستاری مادرت رو می کردی و دو نفری با هم می بودید تا اینکه پیر میشدی، بدون بچه، بدون حتی من که الا,مگه,میشه,بدون,همدم,زنده,موند؟ ...ادامه مطلب

دختر و پسرایی که میرن دانشگاه، نیاز جنسی ندارن؟ این دختر و پسرا نیاز جنسیشون رو چیکار می کنن؟ آخه الان که روز دانشجو هست، با دیدن دانشجوها، همش حسرت می خورم و میگم: کاش می تونستم من هم در یک محیط مختلط باشم و چهارتا دختر رو از نزدیک می دیدم. حتما هم اون دخترها از من خوششون میومد. اما مشکل اینه که نیاز جنسی دارم، بلافاصله میخوام یک دختر کنار من بخوابه و لخت بشه. مگه میشه توی دانشگاه کنار دختر نشست و تحریک نشد؟ مگه میشه توی یک مکان عمومی از دختر تقاضای سکس کرد؟ اصلا دختر مگه می پذیره و راحت تن به سکس میده؟ اگر هم میگن میرفتی و دوست میشدی، مشکل اینه که درونگرا و خجالتی بودم و هستم و هیچ موقع نمی تونستم با دختری دوست بشم. اعتماد به نفس پایینی هم دارم و همیشه فقط فشار فکری داشتم... واقعا نمی تونم بفهمم بقیه چطوری میرن دانشگاه؟ اصلا بعد از 18 سالگی، نمیشه که نسبت به موضوع جنسی صبر کنی. همین الان سکس میخوای ، همین الان میخوای اندام تناسلی دختر رو ببینی و لمسش کنی. همین الان عطش فراوون داری... چطوری باید 4 سال مثبت باشی و فقط درس بخونی؟ اصلا مگه میشه برای درس خوندن تمرکز کرد؟ چطوری سایر دختر ,چه طوری میشه چت کرد؟,زن چطوری حامله میشه ...ادامه مطلب